چرا مهارت های یادگیری را آموزش دهیم؟ مهارتهای یادگیری طیف وسیعی از مهارتها، رفتار و نگرشهایی هستند که دانشآموزان را به یادگیرندگان بهتری تبدیل میکنند.
مهارتهای یادگیری طیف وسیعی از مهارتها، رفتار و نگرشهایی هستند که دانشآموزان را به یادگیرندگان بهتری تبدیل میکنند. آنها عمدتاً (اما نه منحصراً) مهارت های غیرشناختی مربوط به انگیزه، ویژگی ها و نگرش های شخصی و الگوهای فکری و رفتاری هستند. این حوزه های غیرشناختی زمینه ساز توانایی و انگیزه دانش آموزان برای ایجاد مهارت های شناختی است.
مهارت های یادگیری را می توان آموزش داد، پرورش داد و تقویت کرد. به همین دلیل است که «مهارتها» اصطلاحی بهتر از «ویژگیها» است، زیرا نشاندهنده این واقعیت است که دانشآموزان میتوانند این رفتارها را یاد بگیرند، تمرین کنند و بهبود بخشند. با این حال، مهارتهای یادگیری همچنین میتواند شامل باورها (به عنوان مثال، طرز فکر رشد)، ارزشها (به عنوان مثال، قرار دادن منافع جامعه بر منافع فردی)، نگرشهایی مانند اعتماد و قدردانی، یا ویژگیهایی مانند صداقت و سخاوت باشد.
آموزش هدفمند Intentional teaching: یادگیری و آموزش در اوایل کودکی شامل تعاملات پیچیده بین معلمان، کودکان، زمینه ها و محتوا است. رویکردهای آموزشی هدفمند تشخیص میدهند که معلمان، نقش بزرگی در مدیریت این تعاملات به منظور ایجاد یادگیری برای کودکان دارند.
آموزش هدفمند مستلزم این است که دائماً در مورد کاری که به عنوان معلم انجام می دهید فکر کنید که چگونه از رشد و یادگیری کودکان حمایت می کند یا آنها را قادر می سازد. این امر مستلزم آگاهی و هوشیاری، متفکر بودن، در نظر گرفتن و هدفمند بودن در رفتارهای آموزشی شماست. این به معنای برنامه ریزی و اقدام فعالانه با اهداف یا نتایج خاص برای یادگیری کودکان است تا بتوانید مناسب ترین راه ها را برای تعامل و گسترش تفکر و رشد کودکان انتخاب کنید. این موضوع شامل هدفمند بودن در تمام زمینه های تصمیم گیری از جمله برنامه درسی، روابط، و مسئولیت های اداری است.
هدفمند بودن از آرزوهای شما برای کودکان سرچشمه می گیرد – دانستن اینکه هدف شما از یادگیریِ چه ارزشهایی برای کودکان است. سپس مستلزم آن است که در آموزش خود هدف و هدفمندی داشته باشید تا کودکان را به سمت آن پیامدهای یادگیری حمایت کنید یا در چارچوب قرار دهید.
آموزش هدفمند فرآیندی پویا از تصمیم گیری است که شامل تجربیات برنامه ریزی شده و پاسخ های خود به خود به پرسش های نوظهور کودکان می شود. اقدامات و تعاملات آموزشی باید دائماً به گونهای برنامه ریزی و مدیریت شود که با پاسخهای کودکان و سطح فعلیِ شایستگی سازگار شود، به گونهای که آرزوها و اهداف یادگیری معلمان را ارتقا دهد.
معلمان هدفمند به طیف وسیعی از راهبردهای آموزشی، درک چگونگی یادگیری کودکان و دانش مبتنی بر قابلیت ها و فرآیندهای یادگیری فردی کودکان نیاز دارند. معلمان همچنین باید نیازمندی های آموزشی کودکان را بشناسند و با علایق آنها هماهنگ باشند تا برنامه درسی به جای اینکه توسط معلم تعیین شود، با هم ساخته شود. ساختن مشترک فراتر از یادگیری در کنار کودکان و از جانب کودکان را شامل می شود – این امر مستلزم آن است که معلمان از کودکان با مکالمات سطح عمیق برای نقد درک و توسعه طیف وسیعی از مهارت ها برای تحقیق و تفکر انتقادی و خلاق حمایت کنند.
هفت عامل کلیدی موثر بر رشد انسان
عوامل روانشناختی همچون عزت نفس، تاب آوری و هوش هیجانی نقش حیاتی در رشد انسان دارند
7 factors affecting human development
7 factors affecting human development
هفت عامل کلیدی موثر بر رشد انسان
1. عوامل ژنتیکی
2. تغذیه
3. آموزش و پرورش
4. وضعیت اجتماعی و اقتصادی
5. دسترسی به مراقبت های بهداشتی
6. محیط زیست
7. عوامل روانی
نتیجه گیری
هفت عامل کلیدی موثر بر رشد انسان
هفت عامل کلیدی موثر بر رشد انسان را کشف کنید. بیاموزید که چگونه ژنتیک، محیط زیست، تغذیه، خانواده، تحصیلات و موارد دیگر به وجود ما شکل می دهند. بررسی کنید که چگونه این عوامل بر رشد فیزیکی، ذهنی و اجتماعی مان در طول زندگی تأثیر میگذارند.
توسعه انسانی مفهومی چند وجهی است که ابعاد مختلفی از رفاه و کیفیت زندگی فرد را در بر می گیرد. روند رشد انسان تحت تأثیر عوامل متعددی است که به رشد و پیشرفت افراد و جوامع کمک می کند. درک این عوامل برای متخصصان مددکاری اجتماعی، مربیان، سیاست گذاران و هر کسی که علاقه مند به پرورش رویکرد توسعه کل نگر است، حیاتی است.
در اینجا، ما به هفت عامل کلیدی موثر بر رشد انسان می پردازیم.
۱. عوامل ژنتیکی
عوامل ژنتیکی نقش اساسی در رشد انسان دارند. ویژگی های ارثی از والدین می تواند به طور قابل توجهی بر ظاهر فیزیکی، سلامت، هوش و استعداد فرد برای ابتلا به برخی بیماری ها تأثیر بگذارد. در حالی که ژنتیک طرح اولیه را تعیین می کند، تعامل با عوامل محیطی می تواند نتایج توسعه را بیشتر شکل دهد.
۲. تغذیه
تغذیه برای رشد جسمی و شناختی حیاتی است. تغذیه مناسب، به ویژه در مراحل اولیه زندگی، رشد سالم مغز، رشد و سلامت کلی را تضمین می کند. از سوی دیگر، سوءتغذیه میتواند منجر به تأخیر در رشد، ضعف سیستم ایمنی و مشکلات سلامتی درازمدت شود. دسترسی به یک رژیم غذایی متعادل و غنی از ویتامین ها و مواد معدنی ضروری برای رشد مطلوب حیاتی است.
۳. آموزش و پرورش
آموزش محرک قدرتمند توسعه انسانی است. توانایی های شناختی، تفکر انتقادی و مهارت های حل مسئله را افزایش می دهد و فرصت هایی را برای پیشرفت اقتصادی و اجتماعی باز می کند. آموزش با کیفیت افراد را به دانش و مهارت های لازم جهت بهبود زندگی خود و کمک مثبت به جامعه مجهز می کند. یادگیری مادام العمر نیز نقش مهمی در انطباق با شرایط در حال تغییر و پیشبرد رشد فردی دارد.
۴. وضعیت اجتماعی و اقتصادی
وضعیت اجتماعی و اقتصادی (SES) درآمد، تحصیلات و شغل را در بر می گیرد و عمیقاً بر توسعه انسانی تأثیر می گذارد. SES بالاتر اغلب دسترسی بهتری به آموزش با کیفیت، مراقبت های بهداشتی و فعالیت های تفریحی فراهم می کند و به رفاه کلی کمک می کند. برعکس، SES پایین میتواند دسترسی به این منابع را محدود کند و منجر به نابرابری در سلامت، آموزش و کیفیت زندگی شود.
۵. دسترسی به مراقبت های بهداشتی
دسترسی به خدمات مراقبت های بهداشتی برای حفظ و بهبود سلامت در طول زندگی ضروری است. معاینات منظم سلامت، واکسیناسیون و مداخلات پزشکی به موقع می تواند از بیماری ها پیشگیری کرده و سلامت انسان را به طور موثر مدیریت کند. دسترسی ناکافی به مراقبت های بهداشتی می تواند منجر به بیماری های درمان نشده، شرایط مزمن و نرخ مرگ و میر بالاتر شود. تضمین دسترسی عادلانه به مراقبت های بهداشتی برای ارتقای توسعه سالم بسیار مهم است.
۶. محیط زیست
محیط، از جمله جنبه های فیزیکی و اجتماعی، به طور قابل توجهی بر رشد انسان تأثیر می گذارد. یک محیط امن، تمیز و حمایتی باعث رشد سالم می شود، در حالی که قرار گرفتن در معرض آلودگی، خشونت و بی توجهی می تواند اثرات مضری داشته باشد. حمایت اجتماعی، شبکه های اجتماعی و احساس تعلق برای رفاه روانی و رشد اجتماعی ضروری است.
۷. عوامل روانی
عوامل روانشناختی مانند عزت نفس، تاب آوری و هوش هیجانی نقش حیاتی در رشد انسان دارند. سلامت روانی مثبت سازوکارهای مقابله ای بهتر، روابط بین فردی و رضایت کلی از زندگی را ارتقا می دهد. پرداختن به مسائل مربوط به سلامت روان از طریق مشاوره، درمان و سیستمهای حمایتی برای تقویت توسعه جامع ضروری است.
نتیجه گیری
درک و پرداختن به عوامل مؤثر بر توسعه انسانی برای ایجاد محیطهای حمایتی که باعث رشد و رفاه میشوند، حیاتی است. با تمرکز بر ژنتیک، تغذیه، آموزش، وضعیت اجتماعی- اقتصادی، دسترسی به مراقبتهای بهداشتی، محیط و عوامل روانی، میتوانیم استراتژیهای جامعی جهت ارتقای توسعه انسانی ایجاد کنیم.
مداخلات مبتنی بر تاب آوری برای دانش آموزان آسیب دیده از تروما: یک سازمان آگاه از تروما، مانند یک مدرسه یا مرکز خدمات بهداشتی، سازمانی است که “تأثیر گسترده تروما” و مسیرهای بالقوه برای بهبودی را درک می کند.
علائم و نشانه های تروما را در مراجعین، خانواده ها، کارکنان و سایر افراد درگیر با سیستم تشخیص می دهد. با ادغام کامل دانش درباره تروما در سیاست ها، رویه ها و شیوه ها پاسخ می دهد. و به دنبال مقاومت فعالانه در برابر آسیبهای روحی مجدد است. تمرینات آگاه از تروما در مدارس رشد کرده است و مدارس به طور فزاینده ای برنامه های آموزشی را برای معلمان و سیاست های مدرسه اجرا می کنند تا به معلمان کمک کنند تا از تأثیرات تروما بر دانش آموزان آگاه شوند.
برنامه ها و سیاست های آگاه از تروما برای حمایت از معلمانی که وظیفه حمایت از نیازهای پیچیده دانش آموزان و خانواده های آسیب دیده از تروما را بر عهده دارند، مهم هستند.
تحقیقات در مورد تأثیر تمرین آگاهانه از تروما بر سلامت روانی و یادگیری دانش آموزان محدود است. با این حال، بررسیهای اخیر ادبیات، فواید تمرین آگاهانه از تروما در محیطهای آموزشی را در کاهش سطح افسردگی، اضطراب و اختلال استرس پس از سانحه دانشآموز نشان داده است.
شواهد همچنین در مورد تأثیر تمرین آگاهانه از تروما بر یادگیری دانش آموزان، مشارکت مدرسه و پیشرفت تحصیلی در حال افزایش است.
این موضوع مهم است زیرا ادبیات روشن است که قرار گرفتن در معرض رویدادهای بالقوه آسیب زا می تواند عملکرد تحصیلی دانش آموزان، نمرات بهره هوش (IQ)، عملکرد اجرایی، مشارکت مدرسه و اتمام مدرسه، و میزان بالاتر تعلیق و محرومیت از مدرسه را کاهش دهد.
در این مطلب به نقش مددکاران اجتماعی در پیشگیری از تروریسم “با تأکید بر خطر افراط گرایی و افراط گراییِ خشونت آمیز” خواهیم پرداخت. امید است مورد توجه مددکاران اجتماعی آندسته از استانهایی که این خطرات همواره در آنها پررنگ، محسوس و خصوصاً مسبوق به سابقه بوده توجه ویژه به این موضوع داشته باشند.
مددکاری اجتماعی، ارتقاء تاب آوری جامعه و مقابله با تروریسم
مددکاران اجتماعی نقش حیاتی در پیشگیری از تروریسم دارند. آنها با افراد، خانوادهها و جوامع کار میکنند تا عوامل خطری را که میتواند منجر به افراطگرایی و افراطگرایی خشونتآمیز شود، شناسایی و رسیدگی کنند.
به عنوان مثال در کشور نروژ، مددکاران اجتماعی نقش رسمی در استراتژی ملی برای جلوگیری از افراط گرایی و افراط گرایی خشونت آمیز دارند. این بخش از طریق تعامل با سایر خدمات و سازمان ها، مانند مدارس، خدمات بهداشتی، پلیس و سرویس امنیتی پلیس (PST) در یک همکاری چند بخشی و سازمانی انجام می شود.
علاوه بر این، مددکاران اجتماعی مستقیماً با افرادی که در معرض خطر افراطگرایی بیشتر تلقی شدهاند و وظیفه ارائه خدمات پیشگیری و پیگیری را دارند، درگیر میشوند. تجربیات مددکاران اجتماعی نروژ از کار برای جلوگیری از افراط گرایی و افراط گرایی خشونت آمیز (PVE) هنوز به طور خاص مورد بررسی قرار نگرفته است. بنابراین، این مطالعه سؤال اصلی تحقیقاتی زیر را مطرح میکند: مددکاران اجتماعی نروژ چگونه مشارکت خود را در کار پیشگیرانه علیه رادیکالسازی و افراطگرایی خشونتآمیز تجربه میکنند و به آن فکر میکنند؟